لزوم شناخت درست انواع خداناباوری در میان دانشمندان / خداناباوریِ معنوی چیست؟
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۹۸۶۰۳
به گزارش «مبلغ»- بعد از فوت فیروز نادری، دانشمند ایرانی ناسا که اخیراً از دنیا رفت جنجال های زیادی در مورد سخنان وی درباره عدم اعتقاد به دین و مذهب به وجود آمد به گونه ای که برخی او را ملحد خواندند و مرگ وی بر اثر ضربه به گردن و ستون فقرات را نتیجه این اعتقادات وی خواندند. با این وجود به نظر میرسد که با توجه به سخنان تلویحی دکتر نادری در مورد اعتقاد به خدا و اعتقاد به وجود قدرتی در هستی که علم در مقابل آن خاضع است، نمیتوان به راحتی در مورد او حکم کرد و تحقیقات و بررسی های بیشتری در مورد نوع ایمان دانشمندان لازم است تا بتوان قضاوت نهایی را انجام داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گزارش زیر مروری است بر مطالعه پروفسور هاوارد اکلاند و همکارانشان درباره انواع خداناباوری در میان دانشمندان. اساس این پژوهش مطالعهٔ گستردهای است که رابطه علم، خداناباوری و تجربیات دینی دانشمندان خداناباور را بررسی کردهاست.
دادههای این مطالعه دوازده سال پیش، از هشت نقطهٔ جغرافیایی؛ ایالات متحده، انگلستان، فرانسه، ایتالیا، ترکیه، هند، هنگ کنگ و تایوان جمع آوری شدهاند. این تیم پژوهشی در یک مطالعه بازنگرانه ۱۲۹۳ دانشمند خداناباور را در آمریکا و انگلستان دنبال کردند. در نهایت ۸۱ مصاحبه حرفهای دربارهٔ ویژگیهای دانشمندان خداناباور از دادههای این پژوهش جمع آوری شد. نتایج اولیه از این قرار بود:
آنها در این مطالعات دانشمندان رشتههای فیزیک و زیستشناسی را در تمام زیرشاخهها و مقاطع مختلف دانشگاهی بررسی کردند. هدف از این بررسی سنجش میزان تأثیر تحصیلات علمی بر خداناباوری در دانشمندان بود.
دو نکته از تفسیر نتایج استنباط شد. اول اینکه خداباوری یا خداناباوری دانشمندان در طول زمان دچار تغییر میشود و دوم اینکه آموزشهای علمی تأثیر قابل ملاحظهای در باورهای این دانشمندان دارد و این موضوعی است که اکثر آنها به آن اشاره نمیکنند و اکثراً معتقدند خداناباور بودنشان ارتباطی با تحصیلات دانشگاهی ندارد.
آنچه عیان است این است که درصد کمی فکر میکنند تحصیلات دانشگاهی تأثیری بر باورهای دینی داشتهباشد و اکثر افراد آن را بیتأثیر میدانند. در این مطالعه پژوهشگران بهطور خلاصه به اقلیتی میپردازند که به دلایل علمی از دین روی گرداندهاند، با این پرسش که چه چیزی باعث شده آنها چنین نظری داشتهباشند؟ زیرا افرادی که فکر میکنند علم سبب فاصله گرفتن آنها از دین شده، در اقلیت هستند، در حالی که اکثریتی وجود دارند که تجربیات ناخوشایند سبب دوری آنها از دین و مذهب شدهاست. نکتهای که این پژوهش به آن اشاره میکند این است که چه در آمریکا و چه در انگلستان اکثر افراد همچنان در خانوادههای دیندار زندگی میکنند و برای نسل دوم خداناباوران، کسانی که از خانوادههای خداناباور هستند چندان معمول نیست و دانشمندان نیز از این قضیه مستثنی نیستند. تجربیات منفی دانشمندان خداناباور از دین و کلیساها در دوران کودکیشان که منشاء فاصله گرفتن آنها از دین است، اهمیت تعامل متفکرانه با دین را نشان میدهد. رفتاری مشابه آنچه امروز در موسسه فارادی انجام میشود، اینکه با دیدگاهی عمیق نسبت به دین و بررسی چالشهای آن با علم، با نسل جوان ارتباط برقرار کنیم. این آموزش فقط در محیطهای علمی کافی نیست بلکه اعضای کلیساها نیز باید یاد بگیرند چگونه ارتباطی سالم و متفکرانه با علم و دین داشته باشند.
در این پژوهش دانشمندان خداناباور در سه گروه طبقه بندی میشوند: خداناباوران مدرنیست، خداناباورانی که به دلایل فرهنگی دیندار هستند، خداناباوران معنوی.
خداناباوران مدرنیست افرادی هستند که نمیخواهند هیچگونه تعاملی با نهادها و ساختارهای دینی یا معنوی داشتهباشند و به شدت از آنها دوری میکنند. از آن جایی که این گروه ۶۶ درصد دانشمندان خداناباور آمریکایی و ۷۴ درصد دانشمندان خداناباور انگلیسی را شامل میشوند باید تأثیر گسترده آنها بر عموم مردم و برآورد آنها از رابطه علم و دین را در نظر داشت.
پروفسور هاوارد در ادامه نتایج سنجش دیدگاه دانشمندان خداناباور نسبت به وجود تعارض میان دین و علم را مطرح میکنند. نتایج نشان میدهند کسانی که میان علم و دین ناسازگاری مییابند در نهایت علم را انتخاب میکنند.
این پژوهش اشاره میکند که در میان دانشمندان خداناباور مدرنیست نگرشهای متفاوتی دربارهٔ رابطه علم و دین وجود دارد. بعضی از خداناباوران مدرنیست دین و مذهب را مانعی برای علم تلقی میکنند و تصوری اختلال گونه از دینداری دارند. برخی دیگر اما نگرشی مثبت به دین دارند و آن را ساختاری مفید در جامعه و برانگیزانندهٔ انجام کارهای نیک میدانند. گروه سوم، که برای پژوهشگران جالب بودند، کسانی هستند که میخواهند مرزهایی میان خود و دیدگاههای دانشمندان خداناباوری که آثار پرمخاطبی دارند، ترسیم کنند. آنان کسانی هستند که نشان میدهند برخلاف تصور عموم مردم الزاماً دانشمندان زیادی از چنین دیدگاههایی پیروی نمیکنند. این دیدگاه مهمی است که کمتر بیان میشود.
گروه دوم متشکل از دانشمندان خداناباوری است که به دلایل فرهنگی، دیندار هستند یعنی به صورت فعالانه در مناسک دینی شرکت میکنند اما عقاید دینی و مذهبی ندارند. این نوع از رفتارهای دینی خصوصاً در میان مسلمانان و مسیحیان بیشتر مشاهده شدهاست.
پژوهشگران از این گروه پرسیدند رابطه علم و دین را چگونه برآورد میکنند؟ و آمار به قرار زیر بود:
اهمیت این گروه برای پژوهشگران از این جهت است که به ساختارهای دینی احساس تعلق دارند در حالی که دینباور نیستند و نقطهٔ مقابل گروهی هستند که با وجود داشتن باورهای دینی در ساختارهای دینی مشارکت ندارند.
و اما در پایان، گروه سوم دانشمندان خداناباوری هستند که گرایشهای معنوی دارند. آنها به خدا و یا هیچگونه قدرت برتری باور ندارند. این افراد خود را معنوی میدانند و نه دیندار. به باور این گروه کمترین میزان ناسازگاری میان علم و دین وجود دارد.
دانشمندان خداناباور معنوی بر این باورند که علم در توضیح جهان هستی محدودیتهایی دارد. این نگرش آنها با دو گروه قبل متفاوت است. آنچه آنها از معنویت برداشت میکنند، با عملگرایی و طبیعت ارتباطی قوی دارد.
در نظرسنجی دیگری پژوهشگران از دانشمندان خداناباور آمریکایی پرسیدند که از کم تا زیاد چه میزان خودشان را معنوی ارزیابی میکنند و آنچه به دست آمد نشان داد حداقل ۲۰ درصد آنها خود را از متوسط تا حد زیادی معنوی میدانند.
در نهایت دادههای این پژوهش نشان میدهد تعداد افراد مذهبی در جامعهٔ علمی بسیار بیشتر از تصور عمومی است و آنها مانند عموم مردم باورهای دینی، مذهبی و معنوی دارند. به علاوه اکثر دانشمندان رابطهٔ ناسازگارانهای میان علم و دین نمیبینند.
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1831118منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: رابطه علم علم و دین دین دار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۹۸۶۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زن و مرد در رسیدن به مقامات معنوی برابر هستند/ دین اسلام؛ مدافع اصلی حقوق زنان است
آیتالله رمضانی گفت: در قرآن درباره زنان، از تعابیری استفاده شده است که همان تعبیر برای مردان استفاده گردیده و تمام مقاماتی که برای مردان، مثل «حیات طیبه» وجود دارد، برای زنان هم است.
به گزارش ایسنا، آیتالله «رضا رمضانی» دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) که به دعوت مسلمانان برزیل برای شرکت در همایش «اسلام؛ دین گفتوگو و زندگی» به این کشور سفر کرده است، در جمع تعدادی از بانوان مسلمان منطقه آمریکای لاتین، با اشاره به ویژگیهای منحصر بهفرد زنان اظهار کرد: زن دارای توانمندیهای شخصی و جمعی است که یکی از این توانمندیهای شخصی، بحث تربیت است. عاطفهای که در وجود زن قرار دارد، نمونهای از مهر الهی است، البته مهر الهی خودش هزاران برابر بیشتر از مهر مادری است. نقش تربیتی در خانواده به زن داده شده و نقش تربیتی مادر، بسیار برجسته است و این موارد به بخش توانمندی فردی زنان برمیگردد. در زمینه سلوک الهی و تلطیف هم، روح زن میتواند رشد زیادی داشته باشد. در بخش توانمندی اجتماعی زنان هم میتوان گفت اگر مجموعهای از ظرفیتهای مربوط به زنان در فعالیتهای اجتماعی جمع شود، یک قدرت شکستناپذیر خواهد شد.
وی ادامه داد: هر کدام از شما حاضران در این نشست میتوانید در جای خودتان، یک سری فعالیتهای فردی داشته باشید، اما اگر این فعالیتهای فردی با هم جمع شود، تبدیل به فعالیتی عمیق و گسترده اجتماعی خواهد شد و لازمهاش این است که انسان دنبالهرو تشکلی باشد. چرا بانوان آمریکای لاتین در برابر کشته شدن یک سری از زنان که بیگناه کشته میشوند، نباید موضع بگیرند؟ زنان آمریکای لاتین که میبینند بچههای بیگناه کشته میشوند، چرا از آنها دفاع نکنند و صدای خودشان را به جهان نرسانند؟ چرا به دنبال این نباشند که استیفای حقوق زنان در جامعه بشری را به صورت حقوقی دنبال کنند؟ آنها در صورت ایجاد تشکل میتوانند نشستهای علمی با موضوع زن، زن در اسلام، زن در غرب در همه کشورهای منطقه آمریکای لاتین برگزار کنند.
دین اسلام؛ مدافع اصلی حقوق زن
دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) افزود: در یک قرن اخیر آخرین دفاعی که در غرب از زنان شده، در حوزه فمنیسم بوده که شما مطلع هستید هنوز هم امروزه دست به استفاده ابزاری از زنان میزنند. اگر آنها خودشان را پیشرفته میدانند، به قوانین مونتسکیو و جاهای دیگر مراجعه کنید تا ببینید در مورد زن چه گفتهاند. باید در این خصوص مطالعه کنید و بگویید که مدافع اصلی حقوق زن در اسلام، تعریف شده است. اصطلاحات حقوقی را یاد بگیرید و در جلسات سازمانهای بینالمللی، شرکت کنید و بگویید که اسلام تنها دینی است که میتواند از حقوق انسان و از جمله حقوق زنان، دفاع کند.
آیتالله رمضانی با اشاره به رساله حقوق امام سجاد(ع) اظهار کرد: غربیها میگویند ما حقوق بشر را پایهگذاری کردیم، سابقه این ادعا، صد سال است؛ در حالی که امام سجاد(ع) هزار و دویست و پنجاه سال پیش، رساله حقوق را نوشته است. کلمات پیامبر(ص) و کلمات حضرت امیرالمومنین(ع) در مورد زنان موجود است و همه این محتواها جزو حقوق زنان در اسلام است. باید هویتی که اسلام به زنان داده است را به جامعه غربی و جامعه جهانی معرفی کنید.
وی اضافه کرد: همان طوری که باید شخص خودمان را باور کنیم و به خودباوری فردی برسیم، به لحاظ جمعی هم باید به خودباوری جمعی و خودجمعی برسیم. خودباوری جمعی، یک ظرفیت کمی و کیفی ایجاد میکند. زنان یک سرمایه عظیم اجتماعی هستند، البته در طول تاریخ دورانهای مختلفی بر زنان گذشت، دورانی بود که زنان به عنوان موجودات بیهویت معرفی میشدند و حتی به لحاظ فرهنگ، کار به جایی رسید که داشتن دختر، ننگ محسوب میشد! این که دین، داشتن دختر را نعمت میداند ـ که اگر نعمت بیاید، برکت بر خانه نازل میشود ـ به خاطر آسیبهایی بود که در آن زمان نسبت به دختران وجود داشت. بیهویتی و استفاده ابزاری، بدترین چالش در مورد زنان بوده و این مسئله در دوران جاهلیت کهنه، بسیار وجود داشت، متاسفانه زمانی بود که بعد از مرگ مرد، زن به عنوان ارث پسر بزرگ دانسته میشد. در چنین زمانی، پیامبر اکرم(ص)، خود را مدافع هویت و کرامت زنان دانستند و مدافع حقوق زنان بودند و به یک معنا، قربانی دفاع از حقوق زنان شدند، چون به این خاطر، مشرکان ایشان را ابتر و مقطوعالنسل معرفی کردند. کار به جایی رسید که پیامبر برای دفاع از این کرامت، دست دخترشان را میبوسیدند و تصویر جدید، عمیق و دقیقی را از زن ارائه دادند.
برابری زن و مرد در رسیدن به مقامات معنوی
دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) افزود: زن میتواند آرامبخش جامعه و خانواده و مکمل تربیت نسل بشر باشد، او این نقش اصلی را میتواند به خوبی در خانه ایفا کند و این نقش بسیار مهمی است که به زنان داده شده است. مسئولیت زن، فقط ماندن در خانه نیست، بلکه میتواند فعال اجتماعی هم باشد و او حتی میتواند نه فقط در بخش تربیتی؛ بلکه در بخشهای فرهنگی و سیاسی هم جریانساز باشد. زن این گونه، هویت عالی پیدا میکند و در کنار مردان به آن رشد عالی میرسد. حتی برخی از زنان، رشدشان در این بخش از مردان هم بیشتر است، تا جایی که رسول اکرم(ص) میفرماید: زدن زنان، کار آدمهای پست و همسران پست است. تمام مقاماتی که برای مردان مثل حیات طیبه وجود دارد، برای زنان هم هست؛ «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً»؛ انسانیت، زن و مرد نمیشناسد، بلکه انسانیت به کرامت برمیگردد. در روایات آمده است که «عدهای از یاران ارشد امام زمان(عج)، از زنان هستند».
آیتالله رمضانی با اشاره به عدم تفاوت زنان و مردان در کمال اظهار کرد: خداوند در آیه ۱۳ سوره حجرات میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثَیٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ». خداوند آن قدر هویت و کرامت زنان را بالا میبرد که برخی از زنان، توسط پروردگار در قرآن به عنوان الگو معرفی شدهاند. خداوند به واسطه حضور زن، جریان کوثرگرایی را در برابر تکاثرگرایی در جامعه محقق میکند. جریان کوثرگرایی ماهیت توحیدی دارد که این به برکت حضرت زهرا(س) است. از سوی دیگر، افراد در تکاثرگرایی به مالشان مینازند. در قرآن درباره زنان از تعابیری استفاده شده که همان تعبیر برای مردان استفاده گردیده و حتی از این تعابیر استفاده نبوت و امامت هم میشود، مثل آیه «وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَیٰ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ» که در مورد حضرت مریم(س) است.
وی افزود: اسماء همسر جعفر بن ابیطالب به حبشه هجرت کرد، زمانی که به مدینه برگشت پرسید: آیا آیهای در مورد زنان آمده است یا نه و اگر آیهای نیامده، همه ما ضرر کردیم. اسماء به نزد رسول اکرم(ص) آمد و از ایشان پرسید: یا رسولالله آیا آیهای در مورد زنان نیامده است؟ پیامبر(ص) پاسخ دادند: چرا، آیه ۳۵ سوره احزاب در این خصوص نازل شده که خداوند میفرماید: «إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا». اسماء از شنیدن این آیه بسیار خوشحال شد. این آیه حکایت از این دارد که همه مقاماتی که برای مردان است، برای زنان نیز میباشد و اشاره به برجسته بودن نقش زن دارد.
نقش آرامبخشی زن در خانواده
دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) ادامه داد: علامه جوادی آملی از بزرگان فقه و حکمت و فلسفه و عرفان هستند و ایشان چهل سال است که تفسیر کل قرآن را میگویند و مهمترین تفسیر این زمان، به نام «تفسیر تسنیم» در ۷۵ جلد به نوشته علامه جوادی آملی است. ایشان کتابی به نام «زن در آیینه جلال و جمال» دارند که حتما بانوان باید این کتاب را بخوانند. علامه جوادی آملی در این کتاب تعبیر لطیفی دارد با این مضمون که مرد مظهر جلال الهی و زن مظهر جمال الهی است. آرامش جمال به جلال، و آرامش جلال به جمال است، لذا خداوند در قرآن میفرماید: اینها به همدیگر سکونت و آرامش میدهند. در انجیل آمده که این آرامش از طرف زن به مرد است، اما علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان مینویسد: این آرامش هم از طرف زن به مرد و هم از طرف مرد به زن است.
وی در ضرورت همافزایی و همکاری میان فعالان زن خاطر نشان کرد: ما باید به سمت تشکلسازی و سازماندهی برویم. جمعیت بانوان اهلبیت(ع) در صورت تشکیل میتواند برکات زیادی را برای بانوان این منطقه عظیم داشته باشد. این تشکل میتواند نشستهای علمی را در موضوعات مختلف مربوط به زنان داشته باشد و بیانیههای متعددی در دفاع از حقوق زنان منتشر کند و جلساتی را به صورت مجازی در مناسبتهایی همچون ولادتها و شهادتها برگزار کند و شاهد حضور اعضای تشکل در کنفرانسهای مختلف باشیم.
دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) در پایان با ابلاغ سلام رهبر معظم انقلاب به جوانان و بانوان آمریکای لاتین گفت: من به حاضران در این جلسه توصیه میکنم که دیدگاههای امام خمینی(ره) و حضرت آیتالله خامنهای را در مورد زنان مطالعه کنند. امام خمینی(ره) میفرمودند: ما مأمور به تکلیف و وظیفه هستیم. ما باید به وظایف خودمان به درستی عمل کنیم، چرا که تاریخ در مورد ما قضاوت خواهد کرد.
انتهای پیام